این نوشتار مبانی نظری و پیشینه تحقیق نظریه های خودپنداره قابل ویرایش با فرمت ورد doc بصورت جامع و کامل 85 صفحه می باشد. در بخش اول (چارچوب) ادبیات نظری نظریه های خودپنداره تشریح می شود و در بخش دوم پیشینه نظری تحقیق نظریه های خودپنداره در پژوهش های داخلی و خارجی مورد بررسی قرار می گیرد. 

 

 


از نظر برم و کازین  (1985) خودپنداره مجموعه ی کلی باورهای فرد در مورد اسنادهای شخصی وی راجع به خویش است. آنافروید (1946) بیان کرد که خود تفسیری، هسته ی مرکزی خود می باشد (پورکی ، 1988: 48).  به اعتقاد جالاجاس  (1989) خودپنداره از قضاوت های واقعی یا تصور شده ی دیگران به ویژه افراد مرتبط در محیط اجتماعی شکل می گیرد. تعدادی از پژوهشگران اظهار می کنند، منظور از خودپنداره قضاوت افراد در خصوص توانایی ها و یا ارزش های خود (خواه کلی و عمومی، خواه در حوزه های خاص) است (نانسی ، 1994). با توجه به اهمیت خودپنداره و تعاریف گوناگونی که نظریه-پردازان در زمینه های مختلف ارائه نموده اند، توجه به این نگرش ها مفید به نظر می رسد. بنابراین در ادامه ی بحث به تعریف و بررسی تفصیلی دیدگاه چند تن از صاحب نظران می-پردازیم.

 

 

 

 

 مفهوم خویشتن، مهم ترین پدیده و عنصر اساسی در نظریه ی راجرز از شخصیت است. وی بر اساس دیدگاه پدیدارشناسی معتقد است که وقایع بیرون از موجود، به خودی خود برای او معنایی ندارد، بلکه زمانی معنادار می شوند که شخص بر اساس تجارب گذشته و میل به حفظ و تداوم خویشتن به آن وقایع معنا دهد. به نظر او هر فرد، رویدادها و تجربه های پیرامون خود را دریافت می کند و به آن ها معنا می بخشد. این مجموعه ی ادراکی و معنایی، میدان پدیداری فرد را به وجود می آورد. بخش هایی از میدان پدیداری که انسان آن ها را به عنوان (خود)، (مرا)، (من) می شناسد، خویشتن را به وجود می-آورد. از دیدگاه راجرز، مفهوم خودپنداره الگویی سازمان یافته و پایدار از ادراکات را بیان می کند.

 

 

 

 

اگرچه خویشتن تغییر می کند، ولی خصوصیات سازمان یافته، یکپارچه و ویژه ی خودپنداره همیشه حفظ می شود. در مفهوم راجرز از خویشتن، دو نکته ی مهم دیگر نیز وجود دارد. نخست این که مفهوم خویشتن به منزله ی وجود فرد کوچکی درون ما نیست و کاری انجام نمی دهد. خویشتن انسان رفتار او را کنترل نمی کند بلکه این خویشتن، نشان دهنده ی مجموعه ای سازمان یافته از ادراکات است. دوم این که به طور کلی، مجموعه تجارب و ادراکاتی که خویشتن نامیده می شود در حیطه ی آگاهی است. یعنی می توان آن ها را هشیار کرد. اگرچه افراد تجربیاتی دارند که به آن آگاهی ندارند، خودپنداره در اصل هشیار است. به نظر راجرز در صورتی که خویشتن بر اساس موارد ناهشیار تعریف شود، نمی توان آن را به صورت عینی مطالعه کرد. راجرز بر این ادعا بود که کارش را با مفهوم خویشتن آغاز نکرده است. او ابتدا تصور می کرد که این مفهوم، اصطلاحی مبهم و از لحاظ علمی بی معنی است، ولی بعد از گوش دادن به مشکلات و نگرش های درمانجویان، نتیجه گرفت که آن ها علاقه مندند از زبان خویشتن سخن بگویند. اگرچه راجرز تحت تأثیر این مسئله قرار گرفت، ولی احساس کرد که به یک تعریف علمی از خویشتن نیاز دارد.

 

 

 

 

 

 

 


فهرست مطالب

تعریف نظری خودپنداره

تعریف عملیاتی خودپنداره

فصل دوم چارچوب نظری و پیشینه پژوهش خودپنداره

-    2-2-4- خودپنداره    2
2-2-4- 1- ماهیت خودپنداره    2
2-2-4-2-تاریخچه ی خودپنداره    5
2-2-4-3 علل پیدایش پدیده خود و خودپنداره    7
2-2-4-4-تعریف خودپنداره    10
2-2-4-5-دیدگاههای نظری در مورد خود و خودپنداره    15
2-2-4-5- 1- نظریه ی راجرز خود و خودپنداره    15
2-2-4-5-2-نظریه ی مازلو خود و خودپنداره    19
2-2-4-5-3-نظریه ی آدلر خود و خودپنداره     20
2-2-4-5-4-نظریه ی کوپراسمیت خود و خودپنداره    21
2-2-4-5-5-نظریه ی آلپورت خود و خودپنداره    23
2-2-4-5-6-نظریه ی ویلیام جیمز خود و خودپنداره    23
1)    خودپندارهی بنیادی     24
2)    خودپندارهی ناپایدار ( گذرا):    24
3)    خودپندارهی اجتماعی    25
4)    خودپندارهی آرمانی    26
2-2-4-5-7-دیدگاه اسلام    28
2-2-4-5-8-سایر دیدگاهها    29
1)    ديدگاه اجتماعی    29
2)    ديدگاه شناختی    30
3)    ديدگاه شناختی اجتماعی    30
2-2-4-6- خودپنداره و عزت نفس    31
2-2-4-7- انواع خودپنداره    33
2-2-4-8- تفاوتهای جنسی در تصویر بدنی    36
2-2-4-9- عناصر خودپنداره    37
ساراسوت خودپنداره را دارای شش بعد زیر میداند:    38
2-2-4-10- تأثیرات خودپنداره بر رفتار    39
-    2-3- پیشینهی پژوهشی    41
2-3-1- تحقیقات انجام شده در خارج از کشور    41
2-3-2- تحقیقات انجام شده در داخل کشور    45

 

منابع و مآخذ
منابع فارسی    
منابع انگلیسی